اسم این بیماری چیه که همش میخوای یه کاری کنی، یه پستی بزنی، یه چیزی بنویسی، یه حرفی بزنی ولی نمیدونی چی؟ یا.. فکر میکنی بقیه بهترن، نه اینکه تو بد باشی، تو خوبی. ولی بقیه بهترن، باورتون نمیشه چه آدمایی تو ذهن من از من فوق العاده ترن، بهتر مینویسن، بهتر حرف میزنن و شخصیت بهتری دارن.. چقدر خوبن، چقدر خفنن. حتی اون موقع که به پاک کردن وبم فکر میکردم میدیدم من شجاعت یه اسم دیگه رو ندارم، نمیتونم عشق کتابو ول کنم برم.
اسمش کمالگراییه؟ تلاش بی فایده برای بهتر شدن؟ تلاش حریصانه برای بهتر شدن؟ ولی من نیستم، من درموردش فکر کردم.. من نشونه هاشو ندارم...
لعنت بهش.
+صندوق بیان دیگه اصلا بالا نمیاد، چه حتی بخوای توش عکس آپلود کنی.. تشکر بیان.
+این چندوقته که خودمو جای اطرفیانم به خصوص دوستام گذاشتم، دیدم اگه جاشون بودم از عشق کتاب بدم میومد. نمیدونم چجوری با این وضعیت هنوزم آدم دوروبرمه.
+خوبم. نگران نباشین.
+هیچ ایده ای ندارم چرا کامنتارو باز گذاشتم، نبندمشون؟ میشه ببندمشون؟
+بازشون میکنم.. قشنگ معلومه با خودم درگیرم..