چطوری جون دل! سرکیفی عزیز؟ =")
اینم از چالش سوم سوفی@-@ سوفی وی لاو یور چالشز! (چالشز.. "-" همینه که گفتم D:)
امروز بدک نبود، فقط اگه بخوایم استرساشو نادیده بگیریم '-' از استرس واسه امتحان بگیر تا...
+ تو بیانم... دارم وب بقیه رو میخونم*
مامانم میاد تو اتاق*
سریع برمیگردم رو وب اونی که داشتم میخوندم *آرتمیس بیشتر وقتا هم وب توئه '-' فکر کنم مامان و بابام دیگه قالب وبتو میشناسن "-"*
مامانم نگاه نمیکنه این دفعه و میره سر قفسه کتابام، چوب تزئینی هری پاتری که خودم درستش کردمو برمیداره*
«این مال توئه؟»*
صددرصد مال منه، چون تو اتاقمه:/ جواب میدم*
«خوبه، میتونم برای باغچه بذارمش پای گلا؟» ^-^*
میدونه من این چوبرو دوست دارم و با اینکه یه عالمه چوب تو حیاط هست چوب منو میخواد =")*
«مــامـان:/»*
«باشه باشه '-' ایح :/» و میره*
چوبمم میبره =")*
مجبور میشم برم دنبالش و چوبمو بگیرم*
1- خودت رو از لحاظ ظاهر و چهره توصیف کن .
عامم... وایسین برم جلوی آینه *-*
خب... رفتم.. عامم، چشمام، مشکیه؟ هیچوقت نفهمیدم، احتمالا مشکیه، یه سری میگن قهوه ای تیرست یه سری میگن مشکیه، همیشه هم تو توصیف خودم تو وبلاگم یه بار گفتم مشکی یه بار قهوه ای تیره .-.
پوستم، پوستم اونقدر که باید و شاید خوب نیست.. جنسش.. شایدم به عنوان یه پسر خوب باشه.. نمیدونم.. نه خیلی پوستم سفید نه خیلی تیره.. یه چیزی تو مایه های گندمگون..
عامم، موهام، که معرف حضورتونن.. از موهام راضیم، مشکین، هردفعه یه یه شکلی میگیرن، کم مو نیستم، پرموئم تقریبا، راحت حالت میگیرن، مخصوصا بعد از حموم ولی من همت نمیکنم بهشون یه حالت بدم برای همین شورش میکنن خودشونو یه شکل عجیب غریب در میارن.. کلا موهامو دوست دارم.. خوبن..
چشمام.. خیلی درشت نیستن، خیلی ریزم نیستن، یه چیز متوسط.. رو به درشتی.. دیگه.. بینیم خیلی کوچیک نیست، خیلیم بزرگ نیست.. اینم یه چیز متوسط و مایل. لبام.. اصلا به صورتم نمیخوره، بی رنگ نیست و از نظر خودم خیلی وقتا واقعا قرمز میشه :"
قدم... یادمه گفتم یه متر و 64 سانتم D: و وزنم.. 46 کیلوگرم.. اینو دیگه واقعا نمیدونم خوبه یا نه، فقط میدونم من قبلا از همه بچه های کلاس وزنم کمتر بود.. حتی یه بار یکی از بچه های تپل کلاس اومد بهم گفت تو چرا انقدر لاغری؟ ._. منم اینجوری بودم که: نه والا، هروقت ازش پرسیدم میگم:")
دیگه... بدنمم باید بگم؟ :/ بدنم از اون تایپ عضلانیه.. برای یه پسر حداقل تایپ خیلی خوبیه TT
2- تا به حال داخل بیان کسی رو انفالو یا دیس لایک کردی ؟
آنفالو... احتمالا @-@ یادم نیست کی.. ولی احتمالا کردم.. ولی دیس لایک؟ فقط وقتی ببینم یه پستی قابلیت دیس لایک داره از سر کرم ریختن دیس لایکم میکنم و بعدش برش میدارم.. فقط میخوام ببینم چه حسی داره =")
3- معنی اسمت چیه ؟
کسی هست که معنی اسممو ندونه؟ "-"
عشق کتابم که.. عشق + کتاب = عاشق کتاب، کسی که کتاب را دوست دارد.D:
4- از بین مزه ها کدومی ؟ (تند یا شیرین یا تلخ یا ترش )
صددرصد ترش =") از شیرین خوشم نمیاد..
5-اغلب به خاطر چی وب های دیگه رو دنبال میکنی ؟
محتواهاشون ^-^
6-چند تا از عادت های روزانه ت که پیش پا افتاده ان رو بگو .
1. وقتایی که خستم حتما باید یه نسکافه رو بخورم@-@
2. بازی کردن با موهام، پیچوندشون، دست کردن توشون..
3.اول صبح قبل از همه چیز بیانو باز میکنم =)
4. آهنگ خوندن موقع درس خوندن..
5. یادم نمیاد دیگه :") ولی هرکی که باشه.. اگه از یه معلمی خوشم بیاد، از یه آدمی خوشم بیاد، از یه خواننده ای خوشم بیاد همه جا ازش تعریف میکنم و تا وقتی که بهم نگن باشه فهمیدیم دیگه نمیخواد حرف بزنی ادامه میدم ^-^
7-اگه معلم یا استاد میشدی ، کدوم درس رو برای تدریس انتخاب میکردی و معلمش میشدی ؟ چرا ؟
عامم... شاید اول میگفتم ریاضی.. چون دوستش دارم، ولی نه. شیمی، شیمی رو دوست دارم، جالبه؛ خیلیم میشه به دانش آموزا باهاش نزدیک شد و کمکشون کرد. تازه فانم هست D: صرفا یه درس خشک و حوصله سربر نیست "-"
8-چه رنگی روحت رو توصیف میکنه ؟
خاکستری-آبی =)
9- چه چیزهایی داخل بیان خوشحال یا ناراحتت کرده ؟
n نظر جدید و پاسخ جدید. وقتایی که انتظارشو ندارم، یهو میام بیان و میبینم بالای 5 تا کامنت دارم @-@؛ حرف زدن با دوستام، صفحه چتTT وقتی یکی بهم میگه کمکش کردم، وقتی با بقیه حرف میزنم و به دردودلاشون گوش میدم.. وقتی صلح درونی دارم، وقتی کتاب میخونم و مینویسم(که خیلی وقته نشده =") آخرین باری که با خیال راحت کتاب خوندمو یادم نمیاد..) وقتی یکم بهم میگه خوب مینویسم، وقتی اسممو هرچندکم ولی تو وب بقیه میبینم.. وقتی یکی *مثل خودم بعضی وقتا* توی پستش یکی از پستامو میذاره و یه چیزی دربارش میگه =") وقتی کسایی که دوستشون دارم برام کامنت میدن و باهام حرف میزنن.
ناراحتم که.. وقتی بقیه میدونن اینکار ناراحتم میکنه ولی بازم انجامشم یدن، وقتی بهم دروغ میگن، وقتی باعث میشن ناراحت بشم از اینکه بهشون اعتماد کردم، و مهمتر از همه، وقتی بقیه ناراحتن=)
10-فرزند کدوم بخش از طبیعت هستی ؟
قطعا آب *-* یا شاید بارون=)
11-دوست داری چه چیز از اعضای بی تی اس رو مال خودت کنی ؟
بی تی اسو دزدیدم، همشون الان مال منن ^-^
عامم.. مال خودم کنم؟ :/
نمیدونم.. امیدبخشیشون؟ =)
12- چه کتاب یا فیلمی روی زندگیت خیلی تاثیر گذاشت ؟
شازده کوچولو به عنوان کتاب و.. فیلم.. عامم.. نمیدونم. فیلمی ندیدم که رو زندگیم تاثیر گذاشته باشه.. اگه بخوایم یه فیلم بگیم که به این عنوان باشه.. انیمیشن روح=)
13- چطوری با بیان آشنا شدی ؟
14-دوست داری کجا قرار بزاری ؟ (قرار دوستانه یا عاشقانه هر کدومو گفتین )
قرار دوستانه یه جای شلوغ=) :
کافه، شهربازی، پارک، یا مثلا بریم یه شهربازی بزرگ که نزدیک آبه، نمیدونم شهربازی اینجوری هست یا نه ولی خیلی قشنگ میشه، بریم شهربازی و حرف بزنیم.. قدم بزنیم، بازیای مختلفی رو انجام بدیم.. تو همون شلوغی خوش بگذرونیم=)
عاشقانه هم.. برخلاف اون.. یه جای کاملا خلوت=) یه پارک خلوت، ساحل توی شب.. یا یه جایی که بشه توش غروب آفتابو دید :")
15-یه چیزی که خیلی تو دل مونده رو بگو .
امم... چیزی فکر نکنم باشه.. فقط مواظب خودتون باشید، و بقیه رو ناراحت نکنین. همین=)
16-شکلک مورد علاقت ؟
=)
:")
TT
T-T
D:
"-"
^-^/..
*-*
با تسکر از آرتمیس ^-^: =-=
17- نرم افزار هایی که بیشتر از همه ازشون استفاده میکنی ؟
امم... مرورگر، گوگل یه برنامست دیگه؟ :/ کروم، یوتیوب، فیلترشکن، عامم... همینا.. چقدر کم از برنامه استفاده میکنم:/ آهان.. تلگرامم هرازگاهی سر میزنم@-@
18-کار یا کارهایی که ازشون متنفرین ؟
1.دخالت کردن تو کار بقیه.
2.ناراحت کردن بقیه، عمد و غیرعمد.
3. اینکه خودتون یه کاری رو انجام ندین ولی بیاین بقیه رو به انجام دادنش تشویق کنین و یه جوری حرف بزنین انگار درموردش خیلی میدونین.
4.قضاوت کردن بقیه=")
5.تبعیض جنسیتی، هم برای زن و هم برای.. مرد. علاوه بر جنس بانوهامون.. خیلی وقتا برای جنس مرد هم تبعیض قائل میشن و مثل جنس بانوهامون یه سری کارایی رو بهشون تحمیل میکنن یه سری چیزارو سعی میکنن تو ذهنشون به صورت پیشفرض تنظیم کنن که باعث به وجود اومدن(اگه اون جنس ظرفیتشو نداشته باشه یا انقدر بهش تحمیل کنن که نتونه تحمل کنه) چندتا ناهنجاری اجتماعی میشه که خودتون مشاهده می کنیدش ^-^
6.(الهام گرفته شده از کیدو! D:) رعایت نکردن بهداشت فردی اجتماعی ^-^ و ماسک نزدن:/
19- حست نسبت به عید و سال جدید چیه ؟
حس خیلی خاصی ندارم... شایدم داشته باشم، نمیدونم.. ولی میدونم قراره همه چیز نو بشه و سال بعد سال خوبی میتونه برام باشه=) شاید بتونم رو کتابم کار کنم و سعی کنم نظرارو جواب بدم بیشترشونو.. درسامو بهتر از قبل کنم.. یه دوستِ پسر پیدا کنم حتی.. میتونه خیلی خوب باشه =))
20-علت زندگی کردنت چیه ؟
دوستام=)
چیزای قشنگی که توی دنیا وجود دارن.
و کارای جدیدی که میتونم بکنم=)
عشق کتاب=)
+میخواستم بازم از اون چیزای سانسوری بنویسم ولی فکر کردم شاید لوس بشه TT حالا هم خیلی خسته کننده شده پستم.. =")
+اصغرو میشناسین؟ همون آقا 41 ساله ای که خودم باشم و هیچکدوم باور نمیکنین=") از خودم یه عکس گرفتم که باور کنین ^-^ بفرماD:
+من باید همه کامنتای این پستو جواب بدم! میگی نه؟ نگاه کن TT
+عکس پست:")) چرا انقدر شبیه منه؟ اون عینکس موقع کار با لپ تاپ، اون لیوانش که من فکر میکنم نسکافست، اون موهاش =")
+الان یادم افتاد یه زمانی چقدر عاشق آبشار جاذبه بودم و همزمان چقدر ازش میترسیدم.. چی بود نشونمون میدادن؟ :/ فقط منتظرم یکی بیاد بگه مثلث تک چشم شانسی تو فیلم افتاده.. یا تموم نشونه های شیطانیش همینجوری الکی بوده:")
+یه اتفاقایی افتاده که باعث شده بیشتر از قبل بفهمم وبمو چقدر دوست دارم و بهش وابستم=))