زیبای قشنگ من،
ملاقاتهایی که اینجا با هم داریم رو دوست دارم؛ خیلی خالص و دور از هر شلوغیای هستن، بهم اجازه میدن بهتر عاشقت باشم. بهم اجازه میدن بیشتر نزدیکت باشم.
زمانهای زیادی هست که مچ خودمو در حال فکر کردن به گذشته میگیرم. فکر کنم میترسم دیگه چیزی مثل قبل نشه و اگه بشه، تو دیگه عاشقم نباشی.
میگردم تا بتونم شخصیتی از خودم بسازم که هم توی دوست داشتنت جسور باشه و هم جلوی دنیا محافظهکار، بتونه هم ببوستت و هم ازت محافظت کنه، دستی که محکم میگیریش و آغوشی که توش به راحتی گم میشی، چشمهایی که از شدت درخشیدنت روشن میشن و لبهایی که وقتی اسمتو میگن لبخند میزنن.
بوسهی بینقصی که روی پیشونیت فرود میاد و تا همیشه ثبت میشه، سیگاری که تو میبوسیش و دودش توی وجودت ذوب میشه، انگشتهایی که روی پوستت نتهای پیانو رو اجرا میکنن. آرشهای برای ویولن تنت.
عزیز دلم، من اشتباهات زیادی داشتم. خودم رو شکنجه میدادم و سعی میکردم ذره ذرهی کسی که میتونستم برای تو بشم رو دفن کنم چون ازش میترسیدم. چون فکر میکردم اگه بتونی من واقعی رو ببینی، احساست بهم تغییر کنه.
سعی کردم قوی باشم تا بتونم ازت دفاع کنم در صورتی که خودمو در معرض خطر قرار میدادم. سعی میکردم کس دیگهای باشم در صورتی که تو، من رو بوسیدی نه کس دیگهای رو. دنبال نوشتن دوبارهی خودم بودم تا بتونم برای تو بینقص باشم در صورتی که زیباترین عکس من و تو، همون عکس تار و بیکیفیتیه که داریم توش میخندیم.
بین کتابها و تحلیلها و پیشبینیهام از آینده گم شده بودم و یادم رفته بود که برای تو حاضرم همشون رو آتیش بزنم. فکر میکردم ساختن یه نسخهی بینقص از خودم باعث میشه مرد بهتری باشم و یادم رفته بود که تو بیشتر از همه، زخمهام رو بوسیدی.
یادت نره، من نتهای پیانوی کنار صدات هستم و ما تا همیشه به عنوان یک آهنگ، جریان داریم.
از طرف امیریوسف.
با عشق.
پ.ن: امیدوار باش که دستور العمل درست کردن کیک موردعلاقهت رو پیدا نکنم.