کتابخانه اسرار

محصور بین کتابا، شایدم نه.

Lover: at their very best

 

 
bayan tools Car Seat Headrestbeach life in death

beach life in death

 

این شروع یه دوره جدید نیست، هیچوقت تموم نشد که بخواد شروع شه. ولی الان حس میکنم که دوباره لباسای خودمو پوشیدم. من اینجام. دوباره. من عشق کتاب بودم، و انگار که هنوزم هستم، میتونین به اسمای پیتر، حصار، سینیور و هرچی دلتون بخواد صدام کنین؛ اگه قبلا چندبار اسم سینیور رو شنیدین حالا میدونین که اون منم. 

ریاضی دوست دارم. اسکیت بورد سواری میکنم، سیگار نمیکشم ولی از سیگار توی متنام استفاده میکنم. آدما برام بامزه‌ان و خیلی وقتا شده که براشون نامه بنویسم، میتونین توی هایلایتای مختلف پستایی که هست رو بخونین. میتونین توی «عشق کتاب؟» ازم بیشتر بدونین. ضمیرم he/himعه و دارم بیشتر خودمو میشناسم، در هرصورت چیزی که برام مهمه اینه که به خاطر جنسیت نخواین عجیب رفتار کنین، اگه میخواین بکنین لطفا نه.

۳۴ ۲۸
عشق کتابツ
۲۷ مرداد ۱۳:۱۹
جمله‌ی at their very best متعلق به آلبوم جدید بند 1975ئه که درمورد خودشون میگن. تو ذهنم بود پس برای همین نوشتمش.
قرار بود پینترستم رو هم بذارم که یادم رفت.
و موضوعاتو بعدا آپدیت میکنم.
Rebcaw ♪.
۲۷ مرداد ۱۳:۲۳
See who's here ! Senior Booklover !
عکس هدرتو دوسدارم :
https://s6.uupload.ir/files/screenshot_20220717-115853_pinterest_agk6.jpg

پاسخ :

این عکسشو ندیده بودم و حالا این عکسشم دوست دارم. ==))) 
Rebcaw ♪.
۲۷ مرداد ۱۳:۳۰
ٌStill a good boy honestly ! A cigarette won't kill you . تو همیشه عشق کتابِ باحالِ بیان می مونی . And also a good friend of mine !

پاسخ :

Thats so nice to hear. Thanks.
شهرزاد nj
۲۷ مرداد ۱۳:۴۹
واااایییی آخ جون. یعنی دیگه راس راستکی برگشتین؟
چه خووووب :') پس دیگه بعد از یه سال و نیم، یه دونه کامنت بذارم
و حالا دیگه سلاااام ^-^

پاسخ :

برگشته بودم قبلا ولی حالا که دارم میبینم به قول سولویگ مغازه‌های بیان کم‌کم داره جون میگیره یکم امید میگیرم. ===))))
سلام. 3>
سُولْوِیْگ 🌻
۲۷ مرداد ۱۳:۵۴
Welcome back؟ =)

پاسخ :

اونو که در اصل باید به شما گفت ولی باشه. ===))))
(•𝑨!𝒂•)~ 𝐼𝑡𝑠
۲۷ مرداد ۱۵:۲۴
سینیور امیر از همه دوست داشتنی تره :)
خوش برگشتی به جسم گذشته ت

پاسخ :

ممنونم. 3>>
(•𝑨!𝒂•)~ 𝐼𝑡𝑠
۲۷ مرداد ۱۵:۲۴
و واو! گیتار الکتریک زدن بیش از حد جذابه

پاسخ :

هنوز تازه‌کارم ولی هست.
Maglonya ~♡
۲۷ مرداد ۱۷:۴۱
خب... شاید باید بگم خوش اومدی؟

خوش اومدی^-^

پاسخ :

ممنونم. 3>>>>>
Stella (=
۲۷ مرداد ۱۸:۰۲
جدی جدی داره درست می‌شه‌ها، نه؟

پاسخ :

فکر کنم داره درست میشه. دارم امیدوار میشم.
artemis -
۲۷ مرداد ۱۸:۰۵
"و انگار که هنوزم هستم" باعث میشه به این فکر کنم خودت ته دلت دوست داری هنوز عشق کتاب باشی.

پاسخ :

نمیدونم دوست دارم باشم یا نه ولی میتونم یه چیز محوی از عشق کتابو توی خودم حس کنم.
انقدر که ازش سوم شخص گفتم باعث شده واقعا باور کنم که یکی دیگه بوده و من الان جاشو گرفتم، ولی آخرش یه چیز محوی ازش توی خودم هست، هیچوقت نمیتونم به اندازه دوسال پیش خالص باشم ولی هست.
نرفته. هنوز هست.
~𝒎𝒊𝒕𝒔𝒖𝒓𝒊 ‌‌
۲۷ مرداد ۱۸:۰۶
بازگشت چرخ اورانه!

پاسخ :

===)))))))
weirdo ¬-¬
۲۷ مرداد ۱۸:۲۸
هی
همه چی داره بهتر میشه

پاسخ :

مثل اینکه اینطوریه. خوشحالم میکنه.
SunBin --
۲۷ مرداد ۱۸:۴۱
ای گس هیچ وقت نفهمیدم چند ساله ای

پاسخ :

وای
چند میخوره؟ :::)))))
SunBin --
۲۷ مرداد ۲۱:۲۵
۱۷ این حدودا

پاسخ :

یکم درسته چون حدودا 15-16 سالمه. ::))))
SunBin --
۲۷ مرداد ۲۱:۵۲
عه برگام همسن خودمی+_+

پاسخ :

====)))))))
آیســـ ــان
۲۷ مرداد ۲۲:۱۴
=))

پاسخ :

::::))))))
Stella (=
۲۸ مرداد ۰۰:۰۱
منم زیادی امیدوار و خوشحالم. معرکه‌ست.

راستی، هیچ وقت سیگار نکش.
مامان بودنم گل کرده.

پاسخ :

چشم. نمیکشم.
یکی مسمومیت نیکوتین گرفت و یه ذره میل سیگار کشیدنم اومد پایین.
Stella (=
۲۸ مرداد ۰۰:۰۲
اصلا هم به روم نیار که حس می‌کنم اینا همه‌ش به برکت وجود منه، ایش-

پاسخ :

پس چی فکر کردی؟
Marcis March
۲۸ مرداد ۰۱:۱۳
وای چقدر خوبه که همه دارن برمیگردن. اصلا خیلی قشنگ شده که ببینی کلی آدم اینجا بودن. بعد همشون کم کم فاصله گرفتن ولی الان با شخصیتای جدید دوباره دارن برمیگردن پیش هم.

پاسخ :

آره همین. ==)))
Marcis March
۲۸ مرداد ۰۱:۱۵
@استلا
اتفاقا منم میخواستم بگم استلا انگار از وقتی اومده گرد جادویی پاشیده رو بیان ولی نمیدونم خودت زودتر پی بردی.

پاسخ :

بابا یهو اومد و هممونو جمع کرد دور هم.
 همه به این پی بردن دیگه.
Stella (=
۲۸ مرداد ۰۹:۵۶
@مارسیس
کامنت اولت به شدت حقه.
و برای کامنت دوم. بذار بگم قبل ورود رسمی من به بیان هم تقریباً همین جوری بود و من اومدم بیان رنگ و بوی تازه‌ای گرفت و صفحه‌ی چت و رول نویسی و اوووف! اما بعد رفتن من شهر ارواح شد و الان باز داره درست می‌شه و منم اصلا بغل یه عالمه نوشابه ننشستم و درهاشون رو برای خودم باز نمی‌کنم.

پاسخ :

اینم نگفتی که شما یکی از عضوهای اصلی بزهس بودی و داداشی شدنت با چندنفر دیگه باعث شد بزهس کم‌کم ساخته شه. 
سَمَر ‌‌
۲۸ مرداد ۱۱:۴۲
فقط جوری که وقتی من نمی‌خوام بنویسم همتون برمی‌گردین-
رفتن زیر پتو*

پاسخ :

چرا نمینویسی؟ :::))) نیاز به فاصله و این جور چیزا داری؟
سَمَر ‌‌
۲۸ مرداد ۱۵:۳۱
شاید یکم بیشتر؟
همیشه از ردپا به جا گذاشتن از خودم متنفر بودم، الان یکم خیلی بیشتر.

پاسخ :

من ردپاهات که اینور و اونور بود رو دوست داشتم.
برو ولی بعدش منو پیدا کن. میخوام بازم ردپاهات رو ببینم.
~𝒎𝒊𝒕𝒔𝒖𝒓𝒊 ‌‌
۲۸ مرداد ۱۶:۵۰
صبر کن ببینم ، ۱۵-۱۶ سال؟ احساس میکنم روحت حداقل سی و دو سالشه :دی

پاسخ :

ای وای. ===)))))
گم گشته
۲۸ مرداد ۲۲:۵۱
سینیور فوضولی نباشه ولی متولد چندی؟ ۸۴؟

پاسخ :

یذره عجیبه که «گم گشته» اومده و داره سال تولدمو میپرسه. متاسفم.
سنمو میدونی دیگه. ::))
𝓭𝓲𝓪𝓷𝓪 .𝔂
۳۱ مرداد ۱۳:۰۵
داشتم با خودم فکر میکردم چرا حالا که برگشتم کسی نیست تا اینکه این پستو دیدم و اونایی که زیرش نوشتن همه دارن برمیگردن...اوکی یکم امیدوار شدم...
+ نمیدونم ولی من همیشه به چشم they/them نگات میکردم

پاسخ :

منم همینطور.
+خوشحال‌کنندست. فکر کنم. هست.
Unborn ..
۳۱ مرداد ۱۸:۵۳

پاسخ :

=)
زی زی گولو بلاسم
۳۱ مرداد ۱۹:۵۸
سلااام. خوش حالم که با خودت خوبی :)
اخ جون یه ریاضی دوست داره.
من عاشق اون نامه هم :)))))

پاسخ :

===)))))))
هلن پراسپرو
۰۱ شهریور ۰۰:۳۹
من عاشق این "آروم آروم از زیر خاکستر درومدن"م که داریم تجربه میکنیم.
Let's hope for the Phoenix to end up okay..

پلی لیست اسپاتیفایتیتیتیتین

پاسخ :

اوهوم. =)
Ghah
۲۹ شهریور ۱۲:۴۰
واییی سلام پیتر! چقدر دل تنگت شده بودم. نمیدونی چقدر خوشحالم باز می بینمت
https://dastannevis.com/13288/
میشه به این داستان رای مثبت بدی
آرزو
۲۶ دی ۱۱:۰۱
سلام جایی بودین همه خوشحال هستن از اومدنتون..😅

پاسخ :

یه استراحت داشتم. :))
یکی
۰۱ اسفند ۲۲:۳۶
یه بنده خدایی هم تولدش نزدیکه😏

پاسخ :

هنوزم که هنوزه اینکه یه ناشناس تولدتو یادش مونده باشه بامزست.
حَزین؛ ..
۱۷ آبان ۱۶:۰۵
اسکیت بورد سواری یکی از ارزوهای تقریبا دست نیافتنیمه...

پاسخ :

واقعا امیدوارم بتونید اسکیت بورد سواری کنید، حس خیلی جالبی داره.
یکی
۰۴ اسفند ۰۱:۲۴
بازممم تولددد داریم

پاسخ :

ناشناش ==)))))
خیلی خوشحالم می‌کنی. ممنونم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
من هنوز یادمه.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان