کتابخانه اسرار

محصور بین کتابا، شایدم نه.

چالش سوفی #2 =)

خب خب خب:")

این دومین چالش سوفیه، اگه میخواین قسمت اولش رو بخونین سوار این اتوبوس بشین=)

این چالش از اینجا شروع شده=)

1.دوست داری چه چیز دنیای مجازی واقعی بشه؟ 

آدماش=))

و احساساتشD:

2.کدوم شخصیت تو فیلم ها یا برنامه کودکاست که اداشو در میاری یا صداشو تقلید می کنی؟

اسپایدرمنTT

تازه اونم نه دوبله یا فارسیش.. خود خود انگلیسیش، آیم اسپایدرمن! "-"

دیگه... بن تنم یادمه خیلی دوسش داشتم:")

3.چه ساعت یا ساعت هایی توی طول روز حس بهتری بهت میده؟ 

بیشتر وقتا، ولی.. جاهایی که بقیه نیستن، مخصوصا اول صبحا، منظورم خیلی صبحه، مثلا یکم بعد از اذان، این وقتا، یا مثلا گرگ و میشه هوا. جاهایی که تو بیداری یا تو هستی ولی بقیه نه بیدارن و نه نیستن.. جاهایی که احساس تنهاییت بهت حس خوبی میده.. دوباره هم میگم، صبح خیلی خیلی زود..

4.تا حالا پیش اومده توی حال خودت باشی و یه کاری کنی بعد یکی ببینه و خجالت بکشی؟(تعریف کن) 

D:

خب... گفته بودم من مثل آدم درس نمیخونم؟ آره فکر کنم.. یه روز که داشتم شیمی میخوندم و تو اتاقم راه میرفتم و باهاش آهنگ گوش میدادم.. همینجوری که با ریتم آهنگ داشتم برای خودم عنصرای لعنتی رو میگفتم و دستامو تکون میدادم یهو مامانم اومد تو اتاقم:"

من، با یه کلاه دزد دریایی رو سرم، یه کتاب تو دستم و یه هندزفری تو گوشم، و با یه دستی که تو هوا تکون میخوره و عنصره رو تو هوا میکشه دارم میخونم: آیم رایدر این گوست تاون.. و به نرمی تکون میخورم و خیلی کوچولو هم میرقصم*

مامانم میاد تو*

+امم.. هان؟ .-.

نمیفهمم*

نگام میکنه*

تازه میفهمم داره نگام میکنه*

_عـه! :/ چیزه.. امم.. مامان..

+معلومه داری درس میخونی .-.

سری از تاسف تکون میده و میره*

5.وقتی بچه بودی اغلب کجاها بازی میکردی و چجوری؟ بازی هایی که تو بچگی می کردی رو تعریف کن! 

بچگیم همیشه تو خونه یا تو حیاط بازی میکردم TT تازه یادمه خیلی خیلی قبلتر میرفتم تو باغچه و میشستم برنامه گل کاری و خاک برداری زنده برگزار میکردم و به مردم نشون میدم که اینجوری میتونین گل بکارین یا اینجوری میتونین وسایلتونو زیر خاک امن نگه دارین:") تازه یادمه یه زمانی که درمورد دایناسورا فهمیده بودم دنبال فسیلشون میگشتم تو خاک باغچه :")

دیگه.. خیلی بازیا میکردم، همون بازیه که زیر پات مواد مذابه و باید بپری اینور و اونور.. یا، با مثلا با بچه های فامیل میرفتیم حیاط و تو تابستون آب بازی میکردیم(سرد بود بعدش:/ ســرد! =|) یا.. چه میدونم، بازی های نقش آفرینی، نزدیک 20 بار من یه شاهزاده بودم که باید برم پرنسس نجات بدم^-^

6.آسمون توی ذهنت چه شکلیه؟ 

بسی دودی ^-^

آسمون توی ذهنم... بنفشه، بنفش غلیظ، بنفشی که با آبی مخلوط شده.. با یه عالمه ستاره پشتش و چندتا قمر قشنگ... و یه چیزی مثل رنگین کموناز کنارش رد شده و خیلی قشنگه=) ممکنه یهو تاریک بشه.. ممکنه بنفشیش بزنه به تیره ولی همیشه برمگیرده به رنگ خودش.. ستاره و قمراش بهش یادآوری میکنن که برگرده:)

7.سه تا وسیله یا شی که دوست داری داشته باشی؟

1. یه کامپیوتر یا لپ تاپ خوب، خیلی خوب=)

2.دیدار با کسایی که دوستشون دارم..

3.بلیت سفر به ونیز، اسپانیا و نیویورک

+مطمئنا اینا توی اولین چیزایی که میخوام قرار نمیگیرن، ولی دیگه چیزی یادم نمیاد:)

8.خودتو با چند اتفاق یا چیز ساده تو زندگی توصیف کن

+) اولیش درسته ناخوشاینده، ولی وقتی گفت اتفاق یادش افتادم^-^ غرق شدن توی دریای ساحل یه جا.. یادم نمیاد کیش بود یا قشم، هنوزم یادم نمیره چقدر بد بود، مال خیلی وقت پیشه.. یه 10-11 سال پیش شاید.. کمتر، حداقل 8 سال:")

1)نسکافه، قهوه.. و شکلات تلخ:)

2)بوی کتاب.. ترجیحا بوی کتابای شهر کتاب.. بوی کتاب قدیمی.

3)شازده کوچولو

4)بستنــیی @-@

 

9.اغلب اتاقت یا لباست بوی چی میده؟ 

بوی گند:/

والا بیشتر وقتا بوی نسکافه میده اتاقم.. خودمم.. بوی عطرمو... یا چه میدونم، بوی لباس میدم=)

10.کدوم شخصیت تاریخیه که براش ارزش زیادی قائلی؟ 

اهم "-"

نیکولا تسلا.

کوروش کبیر داریوش.

انیشتین.

بله.. "-"

11.تا حالا شده توهم بزنی و یه چیزی رو اشتباه بشنوی یا حس کنی یا ببینی؟ 

@-@

نزدیک هزاران بار مردمو تو خیابون اشتباه گرفتم من:")

یا.. وقتی تو خونه تنهام حس میکنم یکی داره صدام میکنه.. راهی نیست روح خجالتی خونه رو قانع کرد خودشو نشون بده؟ خیلی وقته صدا میکنه ولی خجالت میکشه بیاد بیرون .-.

12.اغلب همراه با غذا چی می خوری؟ 

والا ما سیگار میکشیم بعدش، حس خوبی میده.

نمیدونم.. ماست؟ .-. چیز خاصی نمیخورم همراه با غذا.. بستگی داره آخه @-@

13.اگه بتونی یه جای دیگه زندگی کنی اون کجاست؟ 

ونیز، ایتالیا =)

14.یه جمله به یه آدم فضایی توی یه سیاره دیگه بنویس! 

چطـــوری جون دل؟! سرکیفی عزیز؟

برو خونتون، تشکر ^-^

15.آخرین آهنگی که گوش دادی؟ 

Im ready از Jaden (تو اسپاتیفای هست:") کاورشم اسپایدرمن دنیای آلتیمیته، مایلز، اونی که لباس سیاه پوشیده=) یه جورایی آهنگ رسمی بازی اسپایدرمن: مایلز مورالزه =)

16.اولین پیامی که تو بیان برای کسی نوشتی (خصوصی یا عمومی فرقی نمیکنه، اگه دوست داشتین اسم شخص رو هم بگین)

اینجا =") هرچند نمیدونم لینک میشه یانه:"))

«چقدر  قشنگ بود!:) حس عجیبی می داد بهم.

میشه بهم سر بزنی؟(اینو به خاطر تبلیغ بلاگم نگفتم واقعا قشنگ بود داستانت.)»

+کوفت:/ آخه اینم کامنته؟ دلم میخواد برگردم به گذشته خودمو بکشم TT

17.آخرین چیزی که بخاطرش ذوق کردی؟ 

امم... چی یعنی؟

آهان.. *من خیلی زود ذوق میکنم^-^* دیشب، وقتی توی اوج بی حوصلگی میبنین که عه! 5 تا از یوتیوبرای موردعلاقتون ویدیو گذاشتن:") حق دارین ذوق کنین.. لذت بهشتیه اصلا=)

18.اسم چند تا از وسیله هایی که خیلی ازشون استفاده میکنی؟ 

سیگار.

لپ تاپ و گوشی؟ .-.

هندزفری..

کتابای درسی ^-^

19.یه اعتراف به دنبال کننده های وبت بکن! 

من سیگـ...

هنوزم نمیتونم درک کنم که واقعا ازم بدتون نمیاد؟ .-. همه میدونیم که من بچه گلیم ولی این دیر جواب دادن کامنتا ناراحتتون نمیکنه؟ راستشو بگین:")

20.چقدر طول کشید تا چالش رو جواب بدی؟

خیلی.. .-.

من اینجوری نیستم که چالشارو کامل توی یه ساعت تموم کنم، سهمیه بندیه، 5 سوال جواب میدم میرم درمورد بقیش فکر میکنم، دوباره 5 تا و به ترتیب =)

 

+حس میکنم خوب جواب ندادم:")

+سوفی آی لاو یور چالشز (چالشز؟ :|) بازم از اینا بذار TT

۲۹ ۲۲
عشق کتابツ
۱۶ اسفند ۱۵:۳۰
فرست ^-^

پاسخ :

آفرین@-@
بعد از خودمم فرست بودن قبوله.
#وقتی بازم دوست داری فرست باشی ولی نمیشه.-.
هلن پراسپرو
۱۶ اسفند ۱۵:۳۳
سکندددد

پاسخ :

خوبه^^
لونا =]
۱۶ اسفند ۱۵:۳۳
سلاااام
سکند؟
چرا این دیر جواب دادند رو اعصابه.
فقط مامانت و سانسوریا😂

پاسخ :

سلامم=))
نه! @-@ سومین شدی :"
اوه..
D:
سَمَر ‌‌
۱۶ اسفند ۱۵:۳۵
یعنی فقط اونایی که سانسور کردی.. XDD

من که ناراحت نمی‌شم، چون درک می‌کنم که چه کار دشواریه :-"
هر چقدر خوندن کامنتا خوبه، جواب دادنشون جان فرساست "-"

پاسخ :

..=)))

چقدر خوب که تو ناراحت نمیشی، من واقعا «یک نظر جدید» دوست دارم ولی جواب دادنش... نمیتونم درست بنویسم چی میخوام بگم :")
هلن پراسپرو
۱۶ اسفند ۱۵:۳۹
یوهووو بالاخرههه!!!!!!
عشق کتاب که تقلب کرد... بنابراین از نظر تکنیکی من فرست محسوب میشم. هورا هورا. مدالم کو؟؟

قرنطینه چه کارا که با روح و روان آدم نمیکنه .-.

4. *وی پس از گوگل کردن فراوان، بازهم نمی فهمد کدام آهنگ بوده*

13. منم خیلی دوست داشتم! اصلا فکر خوابیدن، وقتی صدای شب و ماه و برخورد موج ها به پایه های خونه ات شنیده میشه...
زیباست.
ولی بعدا فهمیدم که زندگی توش خیلی خیلی پر دردسره. گرون که هست، آب هواش هم مسلما بیش از حد تحمل مرطوبه، منتقل شدن از سویی به سوی دیگر شهر باید مثل کابوس باشه، و هر لحظه امکان فرو ریختن ستون خونت به دلیل قدیمی بودنشون، و به همراهش سقوط خودت...
آره :| منطق همه احساسات شاعرانم رو پوکوند :|

16. بانمک بود که! به نظرم خیلی معصومانه و قشنگ بود. D: صاف و صادق و مستقیم گفتی! این روزا هیچکس صاف و صادق و مستقیم نیست.

پاسخ :

آرهههه =)))
مدالتم برات میفرستم:")

دقیقا .-.

4.ای خدا -_- حواسم نبود اونو کامل نکردم، قرار بود برم تو گوشیم اسم خوانندشو ببینم یادم رفت، درستش کردم =)
13. اوه.. .-. الان که بهش فکر میکنم.. منطقیه، فکر کنم باید دنبال یه جای دیگه واسه محل زندگی دوم باشم @-@

16. :") بچگونه بود:") تباه بود! *-* صاف و ساده هم بود.. :"
mochi ^-^
۱۶ اسفند ۱۵:۴۴
اول از همه..چند روزه نبودم سیگاری شدی:/نچ نچ..باید یه برنامه بریزم ببندمت به تخت ترکت بدم:/
1.آخ منمTT
2.وای چقدر خفنXD
3.هوممم منم این ساعتا رو دوست دارم..ولی بیشتر ساعتای یک یا دو که همه خوابن و من با کتابم بیدارم((:
4.چطوری میتونی با آهنگ درس بخونی؟واقعا چطوری؟"-"من هر دفعه اومدم با آهنگ درس بخونم به طرز مزخرفی از اون درس هیچی نفهمیدم:/
5.واییییی چقدر کیوت بودی*-*
6.هوم..بنفش((:
میخوام یه اعترافی بکنم..من اشتباه فهمیده بودم منظور این سوال رو و فکر کردم میگه آسمون رو چطوری توصیف میکنیTT
فکر کنم آسمون من هر روز یه رنگه..یه روز بنفش..یه روز صورتی کمرنگ روز بعد سیاه(:
7.چرا ونیز و اسپانیا؟((:
8.اهم..اون چیزایی که روشون خط کشیدی واقعین؟._.
13.چرا این دو تا؟(=
14.تو خونشونه"-"چطوری از توی خونشون بره خونشون؟:/
15.ننوشتی از کیه(:
16.منم همین کارو میکردمTTخیلی اون اولا همه یه طوری بودیم:/
17.خیلی واقعا حس خوبی داره(":البته حس من یه طورایی فرق داره..مثلا میرم توییتر میبینم گروه موردعلاقم یه چیزی پست کردهT-T
18.کتابای درسی؟:/
باید بگم تا دیروز که مثل بچه آدم مشقامو نوشتم دقیقا سه هفته بود به کتابام دست نزده بودم((:
19.ببین..تو خیلی خوبی..حالا هم برو بمیر با این طرز فکرت:/
20.خوب چرا درست مثل آدم همشون رو یه جا جواب نمیدی؟XD

پاسخ :

هعیی.. سیگار را روی زمین می اندازد*

1. =")))
3. اوهوم=)
4.بعضی وقتا خودمم تمرکزم به هم میریزه ولی بعضی وقتا هم آرومم میکنه تا بتونم برای درسم آرامش داشته باشم ^-^
5. ممنوننن @-@
6. =)) رنگ.. رنگ بی تی اسه؟ یادمه قلب بنفش داشتین :")
7. چون.. اسپانیا خیلی قشنگه.. زبونشونم خیلی بامزه و باحاله، دوست دارم یه زمانی اسپانیایی یاد بگیرم، بونوس دیاز سینیوریتا D: (صبح بخیر خانوم!)
8.آره "-"
13. ونیز توی ایتالیاست=) ایتالیا چون خیلی قشنگه و غذاهای خوشمزه و مردم خوبی داره.. و ونیز، به خاطر جایی که وجود داره، همه جا با قایق رفت و آمد میکنن، کلا خیلی خاص و قشنگه...
14. راست میگی "-" نکته خوبی بود @-@
15.حالا نوشتم =)
16.دقیقا :|
17.آره TT
18. اومم.. آره؟ ^-^
19. چشم *-* *مردن*
20. چون سختـه TT
+چقدر کوتاه جواب دادم .-.
°○ ‌‌‌‌‌‌‌‌نرگس
۱۶ اسفند ۱۵:۴۵
16. همه‌مون دلمون می‌خواد برگردیم و یه بلایی سر گذشته‌ی خودمون بیاریم :دی. قطعا یکی-دو سال آینده هم از الانمون خجالت می‌کشیم =)))

19.من واقعا بدم می‌آد کامنتا رو جواب ندن. نه فقطم کامنت خودمو؛ کلا. اگه ببینم کسی جواب نمی‌ده یا به مختصرترین شکل ممکن جواب می‌ده که فقط یه چیزی گفته باشه، تا جایی که می‌تونم بهش کامنت نمی‌دم؛ ولــــــــــــــــی (یه ولیِ بلند و کش‌دار که اگه می‌شد بُلدشم می‌کردم :دی.) نمی‌دونم چرا این چیزی گفتم، راجع به اینجا و وبلاگ تو اصصصلا صدق نمی‌کنه! :)) برای خودم خیلی عجیبه که از اینکه کامنتا رو جواب ندادی، ناراحت نشدم! شاید چون همه می‌دونیم که آدم گلی‌ای (:دی) و من این حس رو نمی‌گیرم که کامنتا برات اهمیتی ندارن. آره خلاصه... منو که تا حالا ناراحت نکرده :))
و اینکه دیر جواب می‌دی آدمو غافلگیر می‌کنه =)))) مثلا من دیروز هیچ‌جا کامنت نداده بودم و وقتی «یک پاسخ جدید» رو بالای صفحه دیدم، واقعا تعجب کردم! :دی

پاسخ :

16. آره D: من مطمئنم دوسال بعد به تباهیت الانم میخندم.. یا از دست خودم حرص میخورم=)))

19. وای =")) چقدر خوب.. اوهوم.. این که یهو نه جایی که کامنت دادی نه پستی به تازگی گذاشتی یهو یکی برای پستت کامنت میذاره یا یه پاسخ جدید پیدا میکنی خیلی خوبه :") همه میدونیم که من خیلی گلم ^-^ دیگه کیه که اینو ندونه؟ D: خیلی ممنون که گفتی =)) خوشحالم کرد ^-^/...
‌ ‌ ‌•𝓂𝒶𝓃𝒶𝓂𝓎• ‌ ‌ ‌
۱۶ اسفند ۱۶:۰۱
*نزدیک 20 بار من یه شاهزاده بودم که باید برم پرنسس نجات بدم^-^*
عه چه جالب... من همیشه اون پرنسسه بودم که یه شاهزاده باید میومد نجاتش بده′-′
فکر نمیکردم برعکسشم باشه•-•...

19. من قبلا صادقانه گفتم که وقتی اصلا جواب نمیدی ناراحت میشم′-′... ولی دیگه نمیشم؟′-′.... اینکه دیر جواب بدی هم بد نیست، چون آدم فکر میکنه کامنتش بی اهمیته یا برات مهم نیست ولی وقتی بعد یه مدت میبینه جواب دادی خوشحال میشه که یادت نرفته قبلا کامنتشو جا انداختی:′)

پاسخ :

اتفاقا برعکسشم بود، دخرداییم بودا.. با اون بازی میکردم، بعضی وقتا هم چون من ازش کوچیکتر بودم یه جاهایی میرفت که من با اون سن نمیرسیدم بهش و شاهزاده بدبخت شکست میخورد، حتی یادمه یه بار تصمیم گرفتیم دوتا بچه بیچاره باشیم که یه دزده اونارو گرفته و باید از خونش فرار کنن، یه حرکتایی میزدیم واسه اینکه دزد خیالی حواسش پرت شه که خود جیمز باند بود شاخ در میاورد '-'

19. هی! =) الان جواب دادم! تو رو یادم نرفتهD: *برف شادی در آسمان بیفشانید(:/)*
Aysan ~°
۱۶ اسفند ۱۶:۰۵
خب..دیگه چه خبر..؟

پاسخ :

*آبمیوه*
آرتـــ ـــمیس
۱۶ اسفند ۱۶:۱۰
3.وای آقا منم، خیلی قشنگه اون لحظه ="
13.دیدن ونیز یکی از آرزوهام بوده از بچگی T_T
14.وای تو هم دیدی اونو ؟! D: نمی دونم چرا انقدر معروف شده....ایح.
16.بزار بگم منم اولین بار اونجا دیدمت، بعد تصمیم گرفتم یه سر به وبت بزنمXD
17.اسمشونو بگو •-•
19.ناراحت نمیشم راستش...ولی شدیداً حرص می خورم :/ لبم رو گاز می گیرم همش :/

پاسخ :

3. اوهوم TT
13. من بعد از دیدن چندتا فیلم و مستند ازش عاشقش شدم.. ولی وقتی هلن درموردش گفت تصمیم گرفتم نرم پیشش، فقط عاشقش بمونم، دوری و دوستی '-'
14. چطوری جون دل! سر کیفی عزیز؟ ^-^ عزراییل کیوت منه اون اصلا =")
16. عه.. خوب شد کامنته رو دادم.. هرچند احتمالا اون موقع باید فکر میکردی آدم عجیبی هستم "-"
17. یه بار اسمشونو میارم تو پستم =") *آرتمیس، اگه اولین باره آریا کئوکسرو میخوای بشناسی وقتی رفتی تو کانالش Draw my life اش رو ببینTT ممکنه ازش خوشت نیاد، چون محتواش زیاد انعطاف پذیر نیست، بیشتر دور گیم میچرخه.. ولی اونو ببینی، یکی از قشنگترین ویدیوهاشه.. زندگی و داستان زندگیشو گفته :")
19. اوه.. *لرزش*
آرتـــ ـــمیس
۱۶ اسفند ۱۶:۱۳
@مانامی
آقا منم اون پرنسسی بودم که همه شاهزاده ها رو کتک می زنه و از قصر فرار می کنه "-"...

پاسخ :

تو که اصلا با همه فرق داری "-" *فرار کردن*
Aysan ~°
۱۶ اسفند ۱۶:۳۲
از اونجایی که عادت دارم قاطی پاتی کامنت بدم شروع می کنم:
مدل درس خوندن تو که در برابر من خیلی با کلاسه!
من تقریبا یه همیچین چیزی ام! @_@ اگر واضح کشیده باشم..
همین قدر عجیب -_-

از خاک بازی و توهماتم نگم که آبروم پابرجا بمونه...من با مداد و هرچیزی که میشد خاکو حفاری میکردم میگفتم مورچه ها گناه دارن گم میشن اینتو بیاین براشون خونه درست کنیم #_#
یا بزرگتر که شدم نقشه گنج درست میکردم بعد روش چایی میریختم که رنگش کهنه مانند بشه بعد خاکش میکردیمو...
یا سفر به فضا با دوچرخه...باید یه بخش از موضوعات وبمو به خاطرات چهار کله پوک اختصاص بدم...=.=

دیدار با کسایی که دوسشون داری وسیلیت ؟! @_@

عه منم که گفته بودم گرگ میش صبح! *-*

جدیدا داری به سیگار اعتیاد پیدا میکنیا...ترک کن بردار ضرر داره!..


آره واقعا سوفی باید بازم از این چلنزا بزاره *-*
aramm 0_0
۱۶ اسفند ۱۶:۳۶
خیلی خوب من فقط دارم دیوونه وار میخندم با اینکه اونقدرا خنده دار نبود و لعنت بهت خیلی وقت بود اینجوری نخندیده بودم=))))))))))
Aysan ~°
۱۶ اسفند ۱۶:۴۱
19. آره اصلا انقدر ناراحت میشم که دلم میخواد کلا جواب ندی -_-
xDDDDDDD
نه بابا همین که میبینی کافیه!
اینکه یه سریارو جواب میدی همون موقع..یه خاصیت جالبی داره *-*
ولی اگه این اعتیادت به سیگار رو در نظر نگیریم..داری بهتر میشی تو جواب دادن =)
Nobody -
۱۶ اسفند ۱۶:۴۵
16. وایی T-T بسی مفتخرم که اولین کامنتت رو به من دادی T-T
ولی اینطوری نگو. کامنتت رو خیلی دوست داشتم. اگه دوستش نمی داشتم که هیچوقت نمی اومدم وبت. :")
18. کتابای درسی رو خوب گفتی. >_<
19. نه واقعا. از اونجایی که یادم می ره اصلا کامنت داده بودم بهت "-" بعد مثلا یهو می بینم یه پاسخ جدید دارم و می آم می گم ای خدا من اینو کی داده بودم به عشق کتاب "-" خلاصه که راحت باش. درک می کنم تنبلی برای جواب دادن کامنتارو.
شی‍ ‍فته
۱۶ اسفند ۱۶:۴۵
گیر دادی به سیگارXD
با آهنگ میتونی درس بخونی؟؟ من قاطی میکنم:" در واقع دوثانیه بعدش میبینم که دارم با آهنگ همراهی میکنم و کتاب اونور رو میز افتاده:/
۵ یوتیوبر مورد علاقه‌ت کیان؟؟؟؟

چرا من خیلی رومخمه که کامنتاتو دیر جواب میدی:/ البته تقصیر تو نیست، من چون خودم این مدلیم که تا کامنتارو جواب ندادم، پست جدید نذارم و کلا خوشم میاد جواب کامنتارو بدم، فکر میکنم همه باید سریعععع جواب بدنXD ولی رومخه:// مرسی اه'-'
Nastaka Sharon
۱۶ اسفند ۱۸:۳۹
4- واییییی خیلییی خوب بودددXDDDD قشنگ میتونم صدای مامانت و بشنوم وقتی میگه "معلومه داری درس میخونی"
6- چه کیوتتتتت*----*
11- واقعا نمیدونم چرا این ارواح و جنا اینقدر خجالتین اصن/: بابا بیان بیرون، ما که کاریتون نداریم-_____-
13- آههه ونیزززز(*╹▽╹*)
چوی زینب دمدمی
۱۶ اسفند ۱۹:۱۹
@آرتمیس
هماناتودختر مورد علاقه ی منیXD
فائز وصل بهش یه ح جیمی و کفشای کتونی! --
۱۶ اسفند ۲۳:۰۳
چقدرررر این چالشا خوبه:)!
کلی به خودشناسی کمک می کنه...

من تا مدت ها درباره ی مضرات و فواید سیگار تحقیق کردم و حتی یه بار تو دوران جاهلیتم تا مرز خریدشم رفتم ولی خب راستشو بخوام بگم ترسیدم... احتمالا از تابوهایی که هست و کلا سیگار وجهه خوبی برای خانوما نداره(با این حال هنوزم گاهی وقتا دلم می خواد امتحانش کنم: دییی)

آسمون شخصی تون چقدررر خوبه... یه عالمه ابر پنبه ای و گرد و قلمبه کم داره:]

کلاه دزد دریایی؟! شبیه همونی که کاپیتان جک اسپارو داشت؟!
𝒀𝒖𝒎𝒊𝒌𝒐 ツ ! ×
۱۶ اسفند ۲۳:۳۶
شازده کوچولو(((((((":
اوکی ولی همچنان میگم تو فانتزی ترین پسری هستی که تو عمرم دیدم
ᕼᗩᑎᗩ ...
۱۷ اسفند ۰۰:۱۱
"-"
زیادی روی سیگار قفلی زدی برادر "-"
Honey Bunch
۱۷ اسفند ۱۱:۰۸
هی هی هی !!! نیکولا !!! خدای من منم همینطور !!!
"-"
چرا همه ی سوالا رو مثل من جواب دادی ؟ 0_0
البته من قراره با این چالش یه سورپرایز بیارم *خنده یواشکی*
John ‌‌‌‌‌‌
۱۹ اسفند ۱۰:۲۵
قشنگ بود ~
ناشناس
۱۹ اسفند ۱۲:۴۹
ولی سیگار اونقدر چیز مزخرفی هست که من حتی از اینکه ببینم پسری سن تو داره ازش به شوخی استفاده می کنه، مور مورم بشه!

پاسخ :

مسلما.
اگه بدونید که من چقدر از سیگار متنفرم، باورتون نمیشه، مواد مخدر بده، ولی سیگار مزخرفه.. و حتی از بوی دودشم خوشم نمیاد.. ولی میدونید.. ما به اینا میگیم میم ادیت. تو ویدیوهای یوتیوب بیشتر هست، ادیتور از یه میم پایه به عنوان ادیت استفاده میکنه تا یکنواختی ویدیو رو بگیره و منم دارم ازش تو پستام استفاده میکنم تا یکنواختی سوال جوابمو بگیرم=) 
اینجوری باعث میشه خواننده خسته نشه.. و بیشتر ازش تو نوشته های کمدی استفاده میکنن، یا حتی کمدین ها.. اونا هم از میم پایه استفاده میکنن..
پس.. فکر نکنم تا وقتی که یه پسری به سن من بدونه که چقدر سیگار بده و بدونه که کسی نیست تو این فضا تا با فقط میم سیگارش به سیگار رو بیاره اشکالی داشته باشه=)
mochi ^-^
۲۰ اسفند ۱۵:۵۳
آره بی تی اس یه رنگ مخصوص دارن که بنفشه((:
و میگن I purple you یعنی دوست دارم..
و اینو یکی از اعضای بی تی اس اختراع کرده^-^
که معنیش میشه که:چون بنفش از همه ی رنگ های رنگین کمون بلند تره پس یعنی به این معنیه که من مدت طولانی به تو اعتماد میکنم و دوستت خواهم داشت((:
بلی..این معنیه قشنگ پرپل یو هست*-*

پاسخ :

وای @-@
چقدر قشنگ... پس وب یومیکو هم معنی اسم وبلاگش همینه؟ :")
چقدر کیوت و قشنگ:")
باید زودتر با اعضاشون آشنا شم:") از عید میخوام شروع کنم =")
mochi ^-^
۲۰ اسفند ۱۵:۵۶
آریT-T
اه..منم پارسال عید آرمی شدم=")تقریبا یه هفته دیگه سالگرد آرمی شدنمه:""")

پاسخ :

=)
وای مبارک باشه=)) فرض کن سال بعد منم آرمی شده باشم.. هعیی:")
mochi ^-^
۲۰ اسفند ۱۶:۰۱
سال بعد چیه؟تا یک ماه آینده آرمی هستی پسر((:

پاسخ :

راست میگی:") منظورم این بود که سال بعد منم سالگرد آرمی شدنمو جشن بگیرم =)))
قشنگ میشه TT
mochi ^-^
۲۰ اسفند ۱۶:۰۵
وای آرهTT
خیلی باحال میشه مثلا تو پست بزاری سالگرد یک سالگی آرمی شدنم من همزمان پست بزارم سالگرد دو سالگی آرمی شدنT^Tخیلی هیجان انگیزه..وییییییییی

پاسخ :

واهاییی TT
چقدر خوب میشـه :")
*ذوق کردن*
*-*
Aysan ~°
۲۰ اسفند ۱۶:۱۴
وایی سالگرد و جشن براهه!
منم باید 8 ام بهمن سال دیگه سالگرد ***** شدنمون رو جشن بگیرم@_@
البته شاید دقیق تر ش از تابستون باشه!
ولی خب من 8ام رو به عنوان تاریخ رسمیش انتخاب کردم!
در واقع از تابستون میشناختمشون ولی از 8 ام بهمن امسال رسما انتهاب کردم که فنشون باشم (((=
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
من هنوز یادمه.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان