کتابخانه اسرار

محصور بین کتابا، شایدم نه.

شاد، آنا خودم رو ده سال دیگه شاد می‌بینم. تو رو هم همین‌طور.

من میخوام برم. اگه چیزیم شد نگران نباش، گریه نکن، اشک نریز، اگه چیزیم شد هیچ غمی تو دلت راه نده. راستش همیشه میدونستم که اون تنفر هیچوقت نمیره، من توی یه جعبه گیر کردم، نمیتونم بیام بیرون. بچه مار. تمرکز کن، الکی نباید عصبانی بشی، تمرکز کن. درختم داره خشک میشه، درختمو پیدا نمیکنم، یه شب توی حیاطم بود، دیگه نیست. درخت منو کجا بردی؟ پس حواست به چیزایی که گفتم باشه. احساساتت انقدر جاریه؟ من نمیتونم امنیت فیزیکیت رو تامین کنم، ولی تو مجازی همیشه پیشتم، دلم برات تنگ شده بود. حس میکنم آدما به محض آشنایی باهام فقط یه پوسته از شخصیتم رو میبینن و بعد از اینکه بیشتر باهام آشنا میشم دلشون رو میزنم، دیگه اونقدر جالب نیستم. از آدمی که هستم خوشت میاد؟ منو دوست داری؟ از شخصیتی که دارم، از چیزی که هستم خوشت میاد؟ لطفا. خوشت میاد؟ نه، آروم باش. آروم باش. نفس عمیق بکش، من پیشت نیستم مواظبت باشم نه آروم باش میدونم سخته باید آروم باشی. تروخدا آروم باش. خواهش میکنم. تو قوی‌ترین آدمی هستی که دیدم. خوشحالم که داری زیر این همه سختی نفس میگیری. حالا تو هم از این به بعد همونقدر که من از تاریکی میترسم از تاریکی میترسی. تو هنوزم شجاع‌ترین عوضی‌ای هستی که میشناسم. چجوری انقدر خوشگلی؟ نور. خون. نور و خون. نباید از همون اول نزدیکم می‌شدی. عذر میخوام که بدون خبر گذاشتم رفتم. من بیشتر از چیزی که بهم نیاز داری، بهت نیاز دارم. زنده‌ای؟ لطفا جوابمو بده. سالمی؟ خواهش میکنم. ازت خواهش میکنم. تو تیکه‌ی گمشده‌ی کدوم شعری؟ دلم براش تنگ میشه. امیدوارم وقتی برگشتم آدم بهتری برات شده باشم. امیدوارم کوینی که دنبالشی رو پیدا کنی. من آدم خوبی هستم. من آدم قدرتمندی هستم. اضطراب و مرگ از من دور هستند. من زنده‌م. من نفس میکشم. من زنده میمونم. من زنده‌م. من زنده‌م.

خواستم روی زانو بیفتم و زار بزنم. در را آهسته بستم. به گینزا رفتم و دیگر برنگشتم.

 

/اولین پست./

۶ ۲۰
Not even a star ✩·̩̩̥͙
۰۹ دی ۲۱:۱۷
اگه گیج شدین، این پست و اون پستی که لینک شده یه جور سبک نوشتن هستن که کلمات و جملات با کمترین فاصله پشت هم قرار میگیرن. من می‌نویسمشون چون بعدا که برمی‌گردم هرکلمه برام یادآور یه اتفاقن که ترجیح می‌دادم یادم نره.
عنوان پست یه جمله از «ما در برابر شما» از بکمنه.
عذر میخوام اگه کامنتاتون رو جواب ندادم؛ امیدوارم حالتون خوب باشه. مواظب خودتون باشید.

پاسخ :

کنسله دارم کامنتارو جواب میدم. فوق‌العاده‌م.
درهرصورت اگه کامنتتون رو جواب دادم یا ندادم و از دیر رسیدن جواب یا نرسیدنش دلخور بودین، دوباره نوشتم و عذرخواهی کردم.
ادیت: منبع عنوان رو اشتباه نوشتم، یه قسمتایی از «ما در برابر شما» توی پست هست ولی عنوان پست از کتاب «شهر خرس» از بکمنه.
Dandelion ‌
۲۲ دی ۰۲:۴۵
جمله ی اول، شهر خرس.. وای:)))
نثرت جذابه

پاسخ :

ممنونم. ==)
آیســـ ــان
۲۳ دی ۰۱:۳۴
=))

پاسخ :

:::)
~𝒎𝒊𝒕𝒔𝒖𝒓𝒊 ‌‌
۱۵ بهمن ۱۶:۵۷
و منی که بارها و بارها پست های این کتابخونه ی قدیمی رو میخونم و هربار پرستیدنی تر و چرخ آور تر از قبل هستن.
آدم هیچ وقت از خوندن اینجا خسته نمیشه.

پاسخ :

وای کامنتاتو خیلی دوست دارم. ::::)
~𝒎𝒊𝒕𝒔𝒖𝒓𝒊 ‌‌
۱۵ بهمن ۱۶:۵۸
عمر سایت ۱۰۱۰ روز. میو .

پاسخ :

بامزه.
Amir chaqamirza
۲۵ بهمن ۰۹:۲۰
سلام.سلام.سلام
این نثر تلگرافیه جلاله!

پاسخ :

سلام به شما. ::::)))
بله. =)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
من هنوز یادمه.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان